تفکر استراتژیک: معنی آن چیست و چگونه آن را انجام می دهید

ساخت وبلاگ

تفکر استراتژیک یکی از آن اصطلاحات تجاری است که می تواند ما را منجمد کند. تفکر استراتژیک چیست؟ چرا ما به اون احتیاج داریم؟ و مهمتر از همه، چگونه این کار را انجام دهیم؟

اینها برخی از سوالاتی است که هر زن، همکار پیپا ایزبل در وبینار ماه ژانویه ما به آنها پاسخ داد چگونه یک متفکر استراتژیک تر شویم. در اینجا مواد غذایی کلیدی وجود دارد.

1. «چی؟» را از «چطور؟» جدا کنید

پیپا می گوید: «در قلب خود، استراتژی واقعاً ساده است. «استراتژي ها انتخاب هاي جهت دار اصلي هستند. تاکتیک ها اقدامات خاصی هستند که شما برای اجرای آن انتخاب ها انجام خواهید داد." بنابراین می‌توانیم در مورد استراتژی به عنوان «چه چیزی» و تاکتیک‌ها را به عنوان «چگونه» در نظر بگیریم. جایی که پیچیده‌تر می‌شود این است که تبدیل شدن به یک متفکر استراتژیک مستلزم آن است که یک رهبر از یک مجموعه از رفتارها فاصله بگیرد و مهارت‌های جدیدی را توسعه دهد - در واقع، انتقال از تاکتیک‌دان به استراتژیست در اصطلاح رهبری به عنوان یکی از هفت «تغییر لرزه‌ای» توصیف می‌شود.

2. مبارزه؟ تو تنها نیستی

تاکتیکیست ها به جزئیات و نتایج آنها توجه دارند. آنها "انجام دهنده" هستند. در مقابل، استراتژیست ها، تصویر بزرگ را هم آنطور که الان هست و هم آنطور که می تواند باشد درک می کنند. آنها باید در جریان روندها و محرک های بازار باشند، مشکلات را از منظرهای مختلف ببینند و شهودی برای آنچه مهم هستند و چه چیزهایی که اهمیت ندارند ایجاد کنند. اگر تا به حال در گیرنده یک میکرومدیری بوده اید، ممکن است آن ها با این ایده دست کشیدن دست و پنجه نرم کنند. در واقعیت، مشاغل کمی نیاز به استراتژی یا تاکتیک خالص دارند. انجام‌کنندگان باید هدف بزرگ‌تر را درک کنند و هدف‌گذاران باید تأثیر آن بر انجام‌کنندگان را درک کنند. بنابراین برای درست کردن این موضوع، باید توانایی انعطاف بین دو نقش را ایجاد کنید. این به "تغییر سطح" معروف است.

3. در هر سطحی که هستید می توانید برای یک متفکر استراتژیک آماده شوید

تفکر استراتژیک صرفاً در حوزه رهبران نیست. این مهارتی است که می توانید در هر سن و مرحله ای توسعه دهید. اما اغلب یک قطع ارتباط وجود دارد، به طوری که 22٪ از اعضای شبکه هر زن احساس می کنند که نمی توانند در سطح خود استراتژیک باشند. استراتژیست ها باید به خوبی آگاه باشند و به خوبی شبکه شده باشند - دارایی هایی که هر کسی می تواند پرورش دهد. کنجکاو باشید، رسانه های تجاری را بخوانید، رقبای سازمان و واکنش صنعت به اطلاعیه های آنها را تماشا کنید. و مهمتر از همه، ایجاد ارتباطات خوب.

4. استراتژی همیشه با یک مشکل شروع می شود

به همین دلیل است که اولین هدف در فرآیند استراتژیک این است که دقیقاً مشخص کنید که چه مشکلی را به عنوان یک فرد، یک تیم یا یک سازمان می‌خواهید حل کنید. تا زمانی که دقیقاً ندانید مشکل چیست، نمی توانید معتبرترین راه حل را شناسایی کنید. «بنابراین اغلب در سازمان‌ها ما تحت فشار قرار می‌گیریم تا یک مشکل را خیلی سریع حل کنیم. همه به دنبال پاسخ سریع هستند تا بتوانیم ادامه دهیم. پیپا ایزبل می‌گوید، اما اغلب چیزی که به آن می‌روید، رفع مشکل بعدی است. "رفع سریع اغلب چسباندن گچ است که ممکن است یک بحران فوری را حل کند، اما کسب و کار را ادامه نمی دهد."

5. آیا این باعث می شود قایق سریعتر حرکت کند؟

یک تیم قایقرانی المپیک به دنبال کسب طلا در بازی های بعدی است؟ آنها بارها و بارها از خود می پرسیدند که چه کاری می توانند انجام دهند تا برنده شوند و در نهایت به یک چیز ساده خلاصه شد: آنها باید قایق خود را سریعتر از هر قایق دیگری حرکت می دادند. هنگامی که آنها این را به وضوح تعریف کردند، می‌توانستند به طور انحصاری روی هر چیزی و هر کاری که می‌توانستند برای سریع‌تر کردن قایق انجام دهند، از شکل قایق گرفته تا پاروهای آن و سطوح قدرت پاروزنان تمرکز کنند. همه چیز دیگر جنبه جانبی پیدا کرد. مشکلات در دنیای کسب و کار به ندرت تا این حد واضح هستند، اما این داستان یادآور خوبی است که تنها زمانی که شما یک "چه چیزی" شفاف داشته باشید، می توانید کارآمد عمل کنید.

6. استراتژی خود را تا درجه N ام تجزیه و تحلیل کنید

پس فکر می کنید استراتژی خود را مشخص کرده اید؟ اکنون باید از ضد گلوله بودن آن اطمینان حاصل کنید. آیا امکان پذیر است؟ آیا شما و تیمتان واقعاً می توانید آن را تحویل دهید؟ تمام منابعی را که برای به دست آوردن آن نیاز دارید در نظر بگیرید و مشخص کنید که آیا در دسترس هستند یا خیر. آیا واقعاً تأثیر لازم برای حل مشکلی را که شروع به رفع آن کرده اید، خواهد داشت؟ آیا می توان آن را به موقع تحویل داد؟

7. برنده شدن قلب ها و ذهن ها

اگر رهبران آن نتوانند به طور مؤثر با افرادی که آن را اجرا می کنند ارتباط برقرار کنند، حتی استراتژی های محکم نیز می توانند شکست بخورند. برای اینکه چرا این بهترین گزینه است، باید شواهد واضحی ارائه دهید. شما باید نشان دهید که ایده های دیگری را بررسی کرده اید و دیدگاه های متعددی را در نظر گرفته اید. به یاد داشته باشید که شما با انسان‌ها صحبت می‌کنید و آنها احتمالاً بیشتر با داستان‌های واقعی تعامل مثبت دارند تا داده‌های خالص. در نهایت، باید مشخص کنید که چه چیزی برای آنها وجود دارد، و چرا آنها باید بخواهند در این سفر به شما بپیوندند.

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 190 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1400 ساعت: 1:07